گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
قرآن و طب
جلد دوم
.نقش دعا در ارتقای سلامت: چشم‌اندازی بر سیره نبوی و مستندات جدید علمی‌




اشاره

اکرم جهانگیر «1»
دکتر مژگان کاربخش «2»
سمیه جعفری «3»

چکیده:

مقدّمه:

دعا یک فرآیند شفابخش است که در سال‌های اخیر تاثیر آن و نحوه‌های مختلف برگزاری آن در درمان بیماری‌ها به طور جدی توسط پژوهشگران مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مطالعه تعیین رویکردهای موجود به دعا در متون اسلامی و مقالات و مستندات پزشکی روز می‌باشد

روشها:

برای این مطالعه، مقالات موجود درpubmed با کلید واژه‌intercessory prayer مورد جست‌جو قرار گرفت. در عین حال، متون اسلامی همچون قرآن کریم، صحیفه
______________________________
(1). مربی بازنشسته پرستاری، دانشگاه ارتش
(2). متخصص پزشکی اجتماعی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
(3). کارشناس مرکز تحقیقات تروما و جراحی سینا، دانشگاه علوم پزشکی تهران
ص: 490
سجادیه و مفاتیح الجنان جست‌جو شد و حالات و آدابی که برای دعا وارد شده است بررسی شد.

یافته‌ها:

یکی از نکات جالبی که در ادعیه ما به چشم می‌خورد اشاره به گذاشتن دست در موضع بیماری و دعا خواندن بر آن است. مکانیسم تاثیر این روش در تکنیک‌های جدید دعادرمانی به اثبات رسیده است. ضمنا مضامین موجود در ادعیه ما به بیمار یادآوری می‌کنند بیماری و حتی مرگ آخر و نهایت زندگی نیست. این امر برای انسان معتقد، نوعی ابزار حمایتی برای برخورد و تحمل با بیمار فراهم می‌آورد.

بحث و نتیجه‌گیری:

افزایش علاقه و توجه دانشمندان علوم پزشکی به بررسی اثر دعا در درمان بیماری‌ها از یک‌سو حاکی از دردمندی جسم و روح بشر است و از طرف دیگر اعتراف پژوهشگران علوم پزشکی را می‌رساند که بی‌توجهی به چنین فرصت و امکانی یعنی استفاده از دعا و روحانیت برای درمان بیماری‌ها را بیش از این پذیرفتنی نمی‌بینند.

واژگان کلیدی:

دعا، درمان، دعادرمانی، اسلام‌

مقدّمه:

دعا یا واژه انگلیسی معادل آن‌prayer ، از لغت لاتین‌precarious به معنی" به دست آمده با درخواست و تمنا" وprecari به معنی" خالصانه درخواست کردن" منشا گرفته است. دو نوع اصلی در تقسیم‌بندی کلی برای دعا قایل می‌شوند: دعا برای خود(petition) و دعا برای دیگران(intercession) (1). دعا در حقیقت یک فرآیند شفابخش است که تاریخچه استفاده از آن برای تسکین و بهبود آلام جسم و جان انسان شاید به تاریخ زندگی بشر بر روی کره زمین برگردد. در کتب مقدس تمام ادیان الهی به دعا کردن و درخواست
ص: 491
از خداوند برای درمان بیماری‌ها اشاره شده است. مثلا در انجیل مرقس درباره آنچه تحت عنوان" شفای یک پسر غشی" عنوان شده می‌آید که حضرت عیسی بیمار را شفا می‌دهد و «... بعدا وقتی شاگردان در خانه با عیسی تنها بودند از او پرسیدند چرا ما نتوانستیم روح ناپاک را بیرون کنیم؟ عیسی فرمود: این نوع روح ناپاک جز با دعا بیرون نمی‌رود». و در جایی دیگر تحت عنوان نیروی ایمان آمده است: «اگر ایمان داشته باشید، هرچه در دعا بخواهید خدا به شما خواهد داد». قرآن کریم که کاملترین کتاب آسمانی و دربرگیرنده تعالیم جامع برای نجات و رشد انسان است آیات مختلفی به روی آوردن به خداوند و دعا کردن به سوی خالق یکتا برای شفا و درمان بیماری‌ها اشاره دارد (وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ) و (وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ). از سوی دیگر ما شیعیان، علاوه بر تعالیم عالی موجود در این کتاب نورانی که طلیعه آیات آن با پیشرفت دانش بشر هر روز بیش‌ازپیش عالم‌تاب می‌گردد، سنت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و خاندان پاک ایشان را نیز در اختیار داریم که روشنگر راه مومنان در مسیر تعالی و تکامل به سوی خداوند می‌باشند. بخشی از این تعالیم مربوط به دعا و نقش آن در درمان بیماری‌ها و ارتقای سلامت انسان است.
پیروان اکثر ادیان الهی برای بیماران خود دعا می‌خوانند. این دعا گاه در حضور فرد بیمار و گاه هنگامی که فرد بیمار نزد ما نیست انجام می‌شود مثلا هنگام انجام عبادت دیگری مانند نماز یا مناجات با پروردگار. بنابراین گاه خود بیمار مطلع نیست که فرد یا افرادی در حال دعا کردن برای وی می‌باشند. این امر از آن جهت اهمیت دارد که تاثیر شفابخش دعا در این موارد قابل انتساب به اثر تلقین یاplacebo effect نیست هرچند که حتی استفاده اثر تلقین درصورتی‌که بتواند از درد و رنج بیمار بکاهد قابل توجیه به نظر می‌رسد.
در سال‌های اخیر تاثیر دعا و نحوه‌های مختلف برگزاری آن در درمان بیماری‌ها به
ص: 492
طور جدی توسط پژوهشگران مورد توجه قرار گرفته است و کارآزمایی‌های متعددی در این راستا انجام شده است. هدف اصلی این مطالعات پاسخ به این سوال بوده است که آیا دعا کردن برای بیماران می‌تواند پیامدهای مرتبط با سلامت را نسبت به گروه کنترل بهبود دهد. هدف این مطالعه تعیین رویکردهای موجود به دعا در متون اسلامی و مقالات و مستندات پزشکی روز می‌باشد.
روشها: برای این مطالعه، مقالات موجود درpubmed با کلیدواژه‌intercessory prayer مورد جست‌جو قرار گرفت. در عین حال، متون اسلامی همچون قرآن کریم، صحیفه سجادیه و مفاتیح الجنان جست‌جو شد و حالات و آدابی که برای دعا وارد شده است بررسی شد. یافته‌ها: حاصل جست‌جو درpubmed 65 مقاله بود که 20 مورد از آن کارآزمایی‌هایی بودند که بر روی انسان انجام شده بودند. این کارآزمایی‌ها، شامل بررسی اثر دعادرمانی در درمان بیماران قلبی (10- 2)،HIV / ایدز (11- 12)، بیماری‌های روانپزشکی کودک (13)، آرتریت روماتوئید (15- 14)، عفونت خون (16)، ناباروری (17)، بیماران دیالیزی (18)، الکلیسم (19)، اعتماد به نفس و اضطراب افراد (20) و توانایی حل مسئله در افراد سالم (21) بود. از جمله معروف‌ترین این مطالعات که با حجم نمونه نسبتا زیادی انجام شده می‌توان به پژوهش دکتر هریس و همکاران اشاره کرد که از دقیق‌ترین پژوهش‌هایی است که در این زمینه انجام شده است. این افراد در یک کارآزمایی بالینی دوسویه کور تاثیر دعا را بر پیامد(outcome) و مدت بستری بیماران بستری در بخش مراقبت‌های قلبی(CCU) بررسی کردند. در ابتدای پژوهش، 1013 بیمار در دو گروه مشاهده و مداخله به طور اتفاقی تخصیص شدند. نام کوچک بیماران گروه مداخله به تیم دعادرمانی ارائه شد و آنها به طور روزانه برای 4 هفته برای این افراد دعا کردند. در پایان
ص: 493
نشان داده که متوسط مدت بستری گروهی که برای آنها دعا شده بود کمتر از گروه مشاهده بود و عوارض هم کمتر در آنها دیده شد (2).
پژوهش جالب دیگری که در کشور کره انجام شده بود اثربخشی دعا را در درمان بیماران نابارور و موفقیت روش لقاح مصنوعی(IVF) مورد ارزیابی قرار داد. میزان موفقیت(implantation rate) در گروه مداخله (که برای آنها دعا شده بود) 3/ 16 درصد و در گروه کنترل 8 درصد بود که اختلاف کاملا معنی‌داری را نشان می‌داد (17).
پژوهش دیگری که می‌توان در مورد تاثیر مثبت دعا از آن یاد کرد اثر دعا در درمان بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید بود که به صورت کارآزمایی بالینی اتفاقی شده انجام شده بود (14).
البته مطالعاتی هم بوده‌اند که نتوانستند اثربخشی دعا را در درمان بیماران نشان دهند مثل پژوهشی که به صورت پایلوت در مورد تاثیر دعا بر درمان اختلالات روانپزشکی کودکان انجام شده است. البته خود نویسندگان این مطالعه به برخی محدودیت‌های این مطالعه اشاره کرده است از جمله کم بودن حجم نمونه (در هر گروه 20 نفر) که تعدادی از افراد هر گروه نیز دوره مطالعه را کامل نکردند (13).
در کشور ما نیز گروه تحقیقاتی ما، مطالعاتی در مورد بررسی تاثیر دعا در درمان بیماران انجام داده‌اند که یکی از آنها در مورد تاثیر دعا بر هموگلوبین بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور بود (26- 27) و پژوهش دیگر مربوط به کیفیت زندگی مبتلایان به بیماری مولتیپل اسکلروز بود (28).
ص: 494

بحث و نتیجه‌گیری:

این افزایش علاقه و توجه دانشمندان علوم پزشکی به تاثیر دعا در درمان بیماری‌ها از یک‌سو حاکی از دردمندی جسم و روح بشر به دلیل کمرنگ شدن ارتباط با پروردگار و تمایل فطری و باطنی برای بازگشت بسوی معبود می‌باشد و از طرف دیگر اعتراف پژوهشگران علوم پزشکی را می‌رساند که بی‌توجهی به چنین فرصت و امکانی یعنی استفاده از دعا و روحانیت برای درمان بیماری‌ها را بیش از این پذیرفتنی نمی‌بینند. حتی مجامع علمی غربی که اعتقادات مذهبی در آنها نسبتا کمرنگ‌تر است اخیرا مقالاتی را منتشر کرده‌اند که پزشک نمی‌تواند نسبت به نقش باورهای مذهبی بیماران در مورد درمان بیماری بی‌تفاوت باشد (22).
در مقابل به نظر می‌رسد سیستم‌های بهداشتی ما در زمینه استفاده از این پتانسیل یعنی دعا در امر درمان بیماران و به طور کلی ارتقاء سلامت افراد جامعه فاقد برنامه جدی و رویکرد مبتنی بر شواهد می‌باشد. این در حالی است که آیات شریفه قرآن کریم و سخنان و توصیه‌های معنوی رسول مکرم اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و معصومین ما غنی‌ترین ذخایر در این زمینه هستند.
در صحیفه سجادیه در دعای پانزدهم امام سجاد علیه السّلام (نیایش آن حضرت هنگام بیماری) این‌گونه می‌خوانیم: ( (خدایا، ... شیرینی تندرستی را در من پدید آور و گوارایی سلامت را به من بچشان، و چنان کن که چون از این بیماری به در روم، خود را به آمرزشت رسانم و بهبود حالم با گذشت تو از گناهانم پیوند خورد ...)).
غفلت از گنجینه معنوی و دعا در سیستم بهداشتی- درمانی ما شاید منبعث از این باشد
ص: 495
که رویکردهای درمانی ما عمدتا مبتنی بر سیستم پزشکی غربی است. مثلا گرچه ما در تعالیم اسلامی خود مؤکدا می‌بینیم که برای فردی که در حال مرگ است توصیه‌ها و دعا های خاصی وجود دارد و حتی در موردposition دادن به مریض، دستورالعمل‌های خاصی وجود دارد، در سیستم بهداشتی ما در حال حاضر بیشتر توجه به داروها و اصول احیای قلبی- ریوی(CPR) می‌باشد. عنوان یکی از مقالاتی که در زمینه دعادرمانی منتشر شده است به این مطلب مرتبط است عبارت است از" تاثیر حلقه دعا در بهبود یک نوزاد رو به موت". این گزارش در مورد نوزاد زودرسی بود که پس از مدتی بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان و عدم موفقیت‌آمیز بودن اقدامات درمانی و احیاء، کشیش را بر بالین وی آوردند و پرسنل پزشکی و پرستاری و پدر و مادر نوزاد مشغول دعا کردن برای آرامش ابدی کودک شدند تا دستگاههای تنفس مصنوعی را از بدن طفل جدا کنند. به دنبال تشکیل این حلقه دعا، علائم بهبودی در نوزاد ایجاد شد و پس از آن نیز وضعیت وی بهتر شد به طوری که در زمان چاپ این مقاله کودک سالم و زنده بود (23).
یکی از نکات جالب دیگری که در ادعیه ما به چشم می‌خورد اشاره به گذاشتن دست در موضع بیماری و دعا خواندن بر آن است. این روش در تکنیک‌های جدید دعادرمانی به اسامی مختلف از جمله‌hands - on techniques شناخته می‌شود. جدیدترین منابع علمی نشان داده‌اند که در روشهای درمانی کمکی (آلترناتیو) که درمانگر دست خود را بر روی عضو بیمار می‌گذارد و برای بهبود بیمار دعا می‌کند، میادین الکترومغناطیس نبضی با فرکانس بسیار پایین در کف دست درمانگر ایجاد می‌شود که با دستگاههای خاصی از جمله وسیله‌ای به نام‌SQUID قابل نمایش وdetect هستند. جالب این است که این طول موج‌ها در فرکانس‌هایی است که نقش درمانی آنها برای بافت‌های بدن قبل از این ثابت
ص: 496
شده است (24). این امر شاید یکی از دلایلی باشد که در تعالیم دینی ما نیز قبل از خواندن دعا توصیه شده که بر روی عضو بیمار دست بگذارند (25).
یکی دیگر از جنبه‌هایی که در ادعیه ما به کرات به چشم می‌خورد این است که در اکثر دعاهایی که به هنگام بیماری توصیه شده‌اند، فرد به پروردگار خود که تنها قدرت برتر و شفادهنده است رجوع می‌کند و رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و معصومین علیهم السّلام را واسطه این ارتباط قرار می‌دهد. فرد بیمار در این دعاها به ضعف و ناتوانی خود اعتراف می‌کند ولی در عین حال به خود یادآوری می‌کند بیماری و حتی مرگ آخر و نهایت زندگی نیست.
این نکات نشان می‌دهد که در ادعیه رسیده به ما برای انسان معتقد به آنها، نوعی ابزار حمایتی برای برخورد و تحمل با بیمار فراهم می‌آورد. در این شرایط فرد با اعتراف به قدرت لایتناهی خداوند، از وضعیت خود ناامید نمی‌شود و به خدا توکل می‌کند. این مکانیسم مقابله‌ای(coping) به خصوص در افرادی که با بیماری‌های مزمن یا بیماری‌هایی که متاسفانه درمان قطعی شناخته شده‌ای ندارند می‌تواند کیفیت زندگی فرد را بهبود ببخشد. در مجموع می‌توان گفت ذخیره معنوی دعا و آداب یاد خداوند به‌ویژه ادعیه‌ای که از زبان معصومین وارد شده و به ما رسیده است آن‌قدر عظیم است که عدم بهره‌برداری از آن در بهبود بیماری‌ها و ارتقا سلامت به قول یکی از دانشمندانی که در این زمینه تحقیق می‌کند (به نام دکتر(Dossey محروم کردن افراد از پتانسیل و نعمت محسوب می‌شود و همان گونه که پروردگار خود می‌فرماید: ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ.
ص: 500
مجموعه مقالات قرآن و طب ج‌2 549
( (22).
Peach HG. Religion, Spirituality and health: how should Australia's medical professionals respond? Med J Aus 3002; 871: 68 - 88.
) ( (23).
Springer SC, Eicher DJ. Effects of a prayer cicle on a moribund premature infant. Altern Ther Health Med. 9991 Mar; 5( 2 ): 021, 511 - 8.
) ( (24).
Oschman JL, Energy medicine. London: Churchill Livingstone, 0002.
) ( (25). مرحوم حاج شیخ عباس قمی. مفاتیح الجنان. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1366.)
( (26).
Jahangir A., Khodaii Sh., Karbakhsh M., Maftoon F., Shariati M. Effect of intercessory prayer on ferritin and hemoglobin in major thalassemia, Tehran, 1002 - 2002. Iranian Journal of Pharmaceutacal Research( 4002 ): Supplement 2: 73 - 73. Poster Presentations/ Evidance Based TM/ CAM. Available online at: http:// www. ijpr - online. com/ Docs/ 4002 s 2/ 401. htm
) ( (27). بررسی اثر دعادرمانی بر هموگلوبین و فریتین بیماران مبتلا به تالاسمی در یک مطب خصوصی کودکان، 81- 1380، همایش سلامت و اسلام، 24 و 25 دی ماه 1381.)
( (28).
Jahangir A., Maftoon F., Sedighi J., Karbakhsh M., Farzadi F., Khodai Sh. The effect of intercessory prayer on quality of life of multiple sclerosis patients. Iranian Journal of Pharmaceutical Research( 4002 ): Supplement 2: 83 - 83. Poster Presentations/ Evidance Based TM/ CAM. Available online at: http:// www. ijpr - online. com/ Docs/ 4002 s 2/ 601. htm
)
ص: 501

عسل در قرآن و حدیث‌

اشاره

زینب مشتاقی «1»

چکیده:

در هیچ کتاب آسمانی نظیر تمجید و ستایشی که قرآن کریم از علم و دانش کرده است نمی‌توان یافت. قرآن مجید در صدها آیه و به شکل‌های مختلف از علم و دانش سخن گفته است و بیشتر آنها در مقام بزرگداشت علم و دانش است. خداوند سبحان در سوره علق آیه 5 می‌فرماید: «خداوند به انسان چیزی را که نمی‌دانست آموخت» و باز در سوره مجادله آیه 11 می‌فرماید: «خدا مقام کسانی را که ایمان آورده‌اند بلند می‌کند و کسانی را که به آنان علم داده شده است چندین درجه» بعلاوه در سوره زمر آیه 9 می‌فرماید: «آیا کسانی که علم دارند و کسانی که علم ندارند مساوی می‌باشند؟»
قرآن مجید در آیات بسیاری انسان را به تفکر و اندیشه در آیات آسمان‌ها و ستارگان و اختلاف عجیبی که در اوضاع آنها پدید می‌آید و نظام متقنی که بر آنها حاکم است، به تفکر در آفرینش زمین و دریاها و کوهها و بیابان‌ها و آنچه از عجایب و شگفتی‌ها در
______________________________
(1). عضو هیأت علمی بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی.
ص: 502
درون زمین و دریاها و اختلاف شب و روز و تبدلات فصل‌ها تشویق و ترغیب می‌کند.
به تفکر و تعقل در آفرینش شگفت‌آور گیاهان و نظامی که در حیات آنها وجود دارد و در آفرینش گوناگون حیوانات و حیات آنها و آثاری که از خود بروز می‌دهد تشویق می‌کند.
به تفکر و اندیشه در خلقت خود انسان و اسرار و رموزی که در ساختمان وجودی او نهفته و بالاتر از این به تفکر در نفس و عوالم باطنی آن و ارتباطهایی که با عالم ملکوت دارد و به سیر و سیاحت روی زمین و دیدن آثار گذشتگان و بررسی و تحقیق در اوضاع و احوال ملت‌ها و جوامع بشری و آثار و تاریخ آنها تاکید می‌کند. بدین ترتیب می‌بینیم که قرآن کریم ما را دعوت به تعلیم علوم طبیعی، ریاضی، فلسفی، ادبی و همه علومی که در دسترس فکر بشر و تعلیم آن به نفع بشر و سعادت اوست می‌کند. البته ناگفته نماند که همه اینها به این شرط است که انسان را به حق و حقیقت رهنمون شود و جهان‌بینی حقیقی را که سرلوحه آن توحید و خداشناسی است در بر داشته باشد در غیر این صورت علمی که انسان را از شناختن حقیقت بازدارد و به خود سرگرم کند عین جهل است. آیه 7 سوره روم می‌فرماید: «آنان از زندگی جهان ظاهر و نمودی را می‌دانند و از زندگی آن جهان غافلند» یا در سوره جاثیه آیه 23 می‌فرماید «آیا دیدی آن کسی را که خدای خود را هوای نفس خود قرار داده و خدا با داشتن علم گمراهش نموده و به گوش و دلش مهر و به چشمش پرده‌ای زده است پس کیست که پس از خدا او را راهنمایی کند.»
علاوه بر اینها خداوند سبحان می‌فرماید: «در قرآن از هیچ چیز فروگذار نکرده‌ایم» «1» و در جای دیگر باز می‌فرماید: «در آن بیان هر چیزی هست» «2» حضرت علی علیه السّلام نیز در خطبه
______________________________
(1). انعام (6)، آیه 38
(2). نحل (16)، آیه 89.
ص: 503
158 می‌فرماید: «بدانید که در قرآن علم آینده و حدیث گذشته هست. درد شما را درمان است و راه سامان دادن کارتان در آنست». و همین‌طور در خطبه 18 می‌فرماید: «.. ظاهر قرآن زیباست و باطن آن ژرف و ناپیداست. عجایب آن سپری نگردد، غرایب آن به پایان نرسد و تاریکی‌ها جز بدان زدوده نشود». و در خطبه 198 می‌فرماید: «قرآن چشمه‌سار دانش است و خدایش آن را مایه سیرابی دانشمندان کرده است» ما در این مقاله سعی کرده‌ایم یکی دیگر از معجزات و شگفتی‌های قرآن مجید را درباره عسل در حد توان بررسی کنیم‌

واژگان کلیدی:

قرآن، علم پزشکی، عسل، خواص
«و خدا به زنبور عسل وحی کرد که از کوه‌ها و درختان و سقف‌های رفیع منزل گیر، و سپس از میوه‌ها و [حلاوت گلهای خوش‌بو] تغذیه کن و راه پروردگارت را به اطاعت بپوی.
آنگاه از درون آنها شربت شیرینی به رنگ‌های مختلف بیرون آید که در آن شفای مردمان است. در این کار نیز آیت قدرت خدا برای متفکران پیداست» «1»
خداوند سبحان در این آیه قید می‌کند که عسل منبع «شفا برای انسانها» است. در روایات و احادیث رسیده از پیامبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و ائمه هدی علیهم السّلام نیز عسل را برای بیشتر بیماری ها شفا می‌دانند. در واقع حیات شگفت این حشره زیرک و اسرار آن برای انسان کشف نمی‌شود الا با تفکر و اندیشیدن. در سال‌های اخیر عسل موضوع تحقیقات بسیاری است و تحقیقات علمی اخیر بیش‌ازپیش خواص عسل را در زمینه‌های مختلف ثابت می‌کند.
از امام ششم علیه السّلام آمده است که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم از عسل خوشش می‌آمد و می‌فرمود بر
______________________________
(1). نحل (16)، آیه 68- 69
ص: 504
شماست درمان‌جویی از عسل و از قرآن. و باز می‌فرمود که مردم به چیزی درمان نکنند مانند یک انگشت از عسل «1» و در فردوس: از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نقل شده است که می‌فرمود:
«هرکس ماهی یک بار عسل بنوشد به قصد اینکه خدا در قرآنش از آن به عنوان درمان یاد کرده از 77 درد عافیت یابد.» و نیز فرمود هرکه حافظه خواهد باید عسل بخورد و فرمود چه خوب نوشابه‌ایست عسل که دل را نگه دارد سردی سینه را ببرد.
در خصال (2/ 623) بسندش از امیر المؤمنین علی علیه السّلام نقل کرد که می‌فرمود یک انگشت عسل درمان هر درد است. خدا فرموده: «برآید از شکمشان نوشابه‌ای رنگارنگ که در آن درمانست برای مردمان.»
در محاسن به سندی از حضرت علی علیه السّلام نقل شده است که می‌فرمود عسل درمان است و نیز از ابی الحسن علیه السّلام نقل گردیده است که فرمود: «که عسل درمان است به شرط اینکه آن را تازه از شمع (موم) آن برگیری.»
مطمئنا از زمان‌های دور عسل برای بسیاری از بیماری‌ها داروی مفید و خوبی بوده است و اثر آن در طول عمر انسان و سلامت او شناخته شده است. گواه آن سلامتی تقریبا کل پرورش‌دهندگان زنبور عسل است. تاریخ گواه دیگری است بر عمر طولانی کسانی که رژیم غذایی خود را براساس عسل تنظیم کرده‌اند. سقراط استاد بزرگ طب که غذای روزانه‌اش عسل بوده، بیش از 108 سال عمر کرد. علاوه بر اینها مصری‌ها، یونانیان و رومی ها از عسل به عنوان دارو استفاده می‌کردند.
خواص ضد باکتریایی و ضد التهابی عسل در پی بررسی‌ها و تحقیقات کلینیکی آشکار و مشخص شده است. در پزشکی استفاده از عسل برای از بین بردن بدون درد عفونت‌ها و
______________________________
(1). بحار الانوار، ج 10، ص 99
ص: 505
سلولهای مرده نواحی مبتلا و رشد و توسعه بافت‌های جدید فوق‌العاده مؤثر است و به آن توصیه شده است. در متون بسیار قدیمی استفاده از عسل در پزشکی ذکر شده است. امروزه پزشکان و دانشمندان تأثیر عسل در درمان زخم‌ها را دوباره کشف کرده‌اند.
دکتر پیترمولان(Peter Molan) محقق و متخصص مشهور و پروفسور بیوشیمی دانشگاه ویکاتو(Waikato) در نیوزلند که مدت بیست سال روی عسل تحقیق کرده است درباره خواص ضد میکروبی عسل می‌گوید: «معمولی‌ترین پماد ضد باکتری استفاده شده در بیمارستان‌ها برای درمان عفونت سوختگی‌ها سولفادیازین آرژان(Sulfadiazine argents) بوده است، مطالعات و بررسی‌های اتفاقی نشان داده که عسل در کنترل عفونت بسیار مؤثر است.»
امروز در نقاطی از دنیا که از نظر علمی پیشرفته‌ترند پرورش زنبور عسل و تولیدات مشتق از عسل شاخه جدیدی از تحقیقات را تشکیل می‌دهند. فواید دیگر عسل عبارتند از:
- به سادگی هضم می‌شود: مولکول‌های قند عسل به آسانی به قندهای دیگر تبدیل می‌شوند (برای مثال فروکتوز به گلوکز). بدین ترتیب حساس‌ترین معده‌ها آن را علی‌رغم میزان اسیدیته بالا بسیار خوب تحمل می‌کنند، عسل به عملکرد خوب کلیه‌ها و روده‌ها کمک می‌کند.
- عسل در خون به سرعت پخش می‌شود، عسل یک منبع انرژی برای آمادگی سریع است. عسل در ترکیب با آب ملایم در مدت پنج دقیقه در خون پخش می‌شود. مولکول های آزاد شده آن به عملکرد خوب و عالی مغز کمک می‌کنند زیرا مغز عضوی است که بالاترین مصرف قند را دارد. عسل آمیزه‌ای طبیعی از قندهایی مثل گلوکز و فروکتوز است، طبق تحقیقات جدید، این ترکیب واحد از قندهای گوناگون مؤثرترین راه برای کاهش خستگی و افزایش عملکردهای ورزشی است.
ص: 506
- عسل در تولید خون شرکت می‌کند: عسل بخش مهمی از انرژی لازم برای ارگانیسم را برای تضمین ایجاد خون می‌دهد. به علاوه عسل امکان پاک کردن خون را فراهم می‌کند. همین‌طور، تنظیم و گردش خون را آسان می‌کند و مبارزه علیه مشکلات مویرگها و تصلب شرائین را فراهم می‌کند.
- عسل برای باکتریها پناهگاه نمی‌سازد: تأثیر باکتری‌کشی عسل «اثر بازدارنده» عسل توصیف می‌شود. دلایل مختلف این خاصیت ضد میکروبی عسل را توضیح می‌دهند. غلظت بالای قند، مقدار آب لازم برای رشد میکروارگانیسم‌ها را محدود می‌کند، میزان اسیدیته بالاPH) پایین) و طبیعت ترکیب آن باکتری را از ازت لازم برای تکثیر و ازدیادش محروم می‌کند. همین‌طور وجود آب اکسیژنه و آنتی اکسیدان مانع رشد باکتریهای می‌شوند.
- آنتی اکسیدان: همه کسانی که دوست دارند زندگی سالم‌تری داشته باشند می‌بایست از آنتی اکسیدانها استفاده کنند. آنتی اکسیدانها ترکیبات سلولی هستند که قادرند تولیدات حاصل از فعالیت‌های متابولیکی طبیعی ارگانیسم را از بین ببرند. این عناصر مانع عکس‌العمل‌های شیمیایی مخرب می‌شوند. پژوهشگران فکر می‌کنند تولیدات غنی از آنتی اکسیدانها از بروز مشکلات قلبی و سرطان جلوگیری می‌کنند. از آنتی اکسیدانهای قویی که در ترکیب عسل وجود دارند:
پینوسامبرین‌Pinocembrine ، پینوبانکسین‌Pinobanksine ، کریزین‌Chrysine و گالاگین‌galagine پینوسامبرین آنتی اکسیدانی است که فقط در عسل یافت می‌شود.
مخزن و انبار ویتامین‌ها و مواد معدنی: عسل دارای قندهایی مثل گلوکز و فروکتوز و مواد معدنی مثل منیزیم، پتاسیم، کلسیم، سدیم، گوگرد، آهن و فسفات است، و نیز حاوی ویتامین‌های‌B 3 B 5 ,B 6 ,C ,B 2 ,B 1 که این ترکیب براساس کیفیت‌های شهد و گرده
ص: 507
تغییر می‌کند. مقدار کمی مس، ید و روی نیز در عسل وجود دارد.
عسل در بهبود التیام زخمها استفاده شده است: عسل به دلیل قدرت جذب رطوبت هوا درمان و التیام زخم‌ها را آسان می‌کند. این پدیده توانایی عسل در تحریک رشد سلولهای پوششی(epitheliales) سازنده سلول‌های جدید پوست روی زخم در زمان التیام و بهبود است. به همین ترتیب، در زخم‌های وسیع نیز عسل مانع از توسل به پیوند می‌شود. عسل بازسازی و احیای بافت‌های دخیل در روند التیام و بهبود را تحریک می‌کنند، همین‌طور در شکل‌گیری لایه‌های عمیق پوست از مویرگ‌های جدید و رشد فیبروپلاست‌ها، سلول‌های تولیدکننده کولاژن است و بدین ترتیب یک بهبودی و التیام عالی را فراهم می‌کند. عسل تأثیر ضد التهابی دارد، چیزی که تورم زخم را کاهش می‌دهد، عسل گردش خون را اصلاح و همین‌طور جریان التیام و بهبود را فعال می‌کند و درد را نیز کاهش می‌دهد. عسل به بافت‌های زیرین زخم نمی‌چسبد در نتیجه بافت تازه ایجاد شده کنده نمی‌شود و زمانی که پانسمان‌ها عوض می‌شوند هیچ دردی احساس نمی‌شود. عسل به عنوان پانسمان زخم‌های بیماران و زخم‌های اولسر(ulcere) که در اثر رادیوتراپی ایجاد شده با موفقیت بسیار استفاده شده است.
به خاطر خواص ضد میکروبی مذکور، عسل سدی دفاعی علیه عفونت زخم‌ها را ایجاد می‌کند و همه عفونت‌های حساس به آلوده کردن زخم‌ها را از بین می‌برد و همین‌طور علیه منشأ و ریشه‌های باکتری‌های مقاوم به آنتی بیوتیک بسیار مؤثر است. برخلاف ضد عفونی کننده‌ها و آنتی بیوتیک‌ها، ضعف و نقصان در روند التیام و بهبود زخم‌های مربوط به اثرات ثانویه وجود ندارد. پروفسور مولان در مجله‌Gent Dent در دسامبر 2001 روی نقشی که عسل در درمان بیماری‌های لثه و همین‌طور زخم‌های دهان و آسیب‌شناسی‌های دیگر
ص: 508
تأکید می‌کند. عسل در درمان زخم معده نیز مؤثر است این مطلب در مجله‌PHarmacol Res در 2001 نشان داده شده است.
از همه این اطلاعات می‌توان دید که عسل حاوی خواص «مرهمهای» مهمی است. بدون شک یکی از معجزات قرآن است که خداوند در قرآن کریم بیان کرده است.

منابع و مآخذ:

Honey a source of Antioxidants, Journal of Apicultural Research, 8991, 73:
. 1
122 - 522 WWW. Nutriation farm. com/ heath - news/ 8991/ antioxidants 4. htm; Janet, Raloff," The color of Haney" WWW. sciencenews, org/ sn - arc 89/ 9 - 21 - 89/ Bob 1. htm
Angie knon," Harnessing honey's healing power", 8 Juin 4002, http:// news. bbc. co. U. K./ 2/ hi/ health/ 7687873. stm
2. Honey as Medicine - Australia Produces A world's'Firs! San Diego Earth Times, Janvier 0002 www. sdearthtimes. com/ et oloos 71. htm
3. مجلسی، محمد باقر، آسمان و جهان، ترجمه کتاب السمأ و العالم، ج. 14 بحار الانوار، تهران، کتابچه اسلامیه، خرداد 1353
4. قرآن مجید
5. طباطبایی، سید محمد حسین، قرآن در اسلام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1353
(" Honey Against Infected skin Lesion", www. apitherapy. com/ honeysk. htm )I
ص: 509

اخلاق از منظر قرآن، اخلاق کاربردی و اخلاق پزشکی‌

اشاره

مهدی ابراهیمی «1»
مجید گنج‌بخش «2»
دکتر غلامعلی زارع «3»
امینیان «3»

چکیده:

اخلاق همزاد زندگی و سرشت بشریت بوده است و مکارم اخلاقی وجه امتیاز و شرافت انسان، و ارزش هر انسان به داشتن و آراستگی او به سجایا و اخلاق حسنه وابستگی دارد. حاکمیت اخلاق کریمه در جوامع انسانی نیز نشانه تعالی و تمدن واقعی آن جامعه تلقی می‌شود. پیشرفتهای علمی بشری زمانی برای نوع بشر مفید و ثمربخش است که از پشتوانه اخلاقی برخوردار باشد و هر نوع پیشرفت باید دارای جهت و هدف بوده و اخلاق به پیشرفت علمی جهت می‌بخشد.
______________________________
(1). دانشگاه علوم پزشکی مشهد، گروه معارف اسلامی
(2). دانش آموخته دانشکده فرهنگ و معارف- پژوهشگر دانشگاه علوم پزشکی مشهد
(3). مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی امام رضا علیه السّلام
ص: 510

بحث و نتیجه‌گیری:

آموزه‌های اخلاقی، بخش زیادی از متون دینی و کتاب‌های آسمانی را تشکیل می‌دهد. دعوت گسترده قرآن کریم به تهذیب نفس و نیل به ارزش‌های والای انسانی، بیانگر جایگاه مقوله اخلاق در میان اهداف دین و یکی از مهمترین مباحث قرآنی است. با ظهور اسلام مضامین بلند و رفیع و دستورات اخلاقی به اوج و اعلای خود رسیده است و دعوت گسترده دین الهی به تهذیب نفس و حفظ و پاسداری از حرمت و کرامت انسانها و حجم بسیار زیادی از آموزه‌های اخلاقی در قرآن کریم، به طوری که وجود بیش از 2000- 3000 آیه در زمینه اخلاق و مسائل اخلاقی است در حالی که حدود 600 آیه در زمینه احکام وجود دارد.
اخلاق با پزشکی درهم آمیخته است و اخلاق پزشکی از جایگاه خاصی برخوردار بوده و این ویژگی به خاطر جایگاه خاص و متعالی است که حرفه پزشکی داراست. چراکه گفته‌اند شرف هر علمی به شرف موضوع آن است و در عالم هستی شریف‌ترین موضوع انسان است. و توجه به انسان به عنوان اشرف مخلوقات و سعی و تلاش در حفظ و نگهداری سلامت جسم و روح و روانش بسیار بااهمیت و در بسیاری از جاها به کرامت و حرمت انسان اشاره گردیده است. در تاریخ سراسر شکوفا و پرافتخار ایران و اسلام و در سایه تعالیم عالیه توحیدی دانشمندان و طبیبان مسلمانی همچون ابن سینا، زکریای رازی و .. را در دامان پرمهر خویش پرورانده و منشاء اثرات مهمی در تاریخ اسلامی و پزشکی بوده اند و در سرزمین کهن ایران اسلامی همواره طبیب و طبابت و حکیم از قداست و جایگاه ویژه برخوردار و طبابت با دیانت توام بوده است و رشته الهیات و طب را با هم و همزمان تحصیل می‌نموده‌اند و او را مظهر اسم محیی و احیاءگری نامیده‌اند تا بدان اندازه که
ص: 511
بیماران و دردمندان نه تنها و فقط برای جستجوی تسکین و درمان دردهای جسمانی خویش، بلکه در مقام مشاوره و هدایت و راهنمائی در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی و خانوادگی خود به حکیم و طبیب مراجعه و متوسل می‌گردیدند چراکه از دیدگاه و نظر آنها او شخصیتی برخوردار از دانش فقهی و پزشکی و آراسته به مکارم و فضائل اخلاقی بوده است.

واژگان کلیدی:

اخلاق، اخلاق کاربردی، اخلاق پزشکی‌

مقدّمه:

اخلاق همزاد زندگی و سرشت بشریت بوده است و مکارم اخلاقی وجه امتیاز و شرافت انسان، و ارزش هر انسان به داشتن و آراستگی او به سجایا و اخلاق حسنه وابستگی دارد. حاکمیت اخلاق کریمه در جوامع انسانی نیز نشانه تعالی و تمدن واقعی آن جامعه تلقی می‌شود. پیشرفتهای علمی بشری زمانی برای نوع بشر مفید و ثمربخش است که از پشتوانه اخلاقی برخوردار باشد و هر نوع پیشرفت باید دارای جهت و هدف بوده و اخلاق به پیشرفت علمی جهت می‌بخشد. آموزه‌های اخلاقی، بخش زیادی از متون دینی و کتاب های آسمانی را تشکیل می‌دهد. دعوت گسترده قرآن کریم به تهذیب نفس و نیل به ارزش های والای انسانی، بیانگر جایگاه مقوله اخلاق در میان اهداف دین و یکی از مهمترین مباحث قرآنی است، و از یک نظر مهمترین هدف انبیای الهی را تشکیل می‌دهد، زیرا بدون اخلاق نه دین برای مردم مفهومی دارد، و نه دنیای آنها سامان می‌یابد. (1 و 2)
اقوام روزگار به اخلاق زنده‌اندقومی که گشت فاقد اخلاق مردنی است!
تجارب تاریخی بشر نیز گویای این است که هر جامعه‌ای که از ارزشهای اخلاقی فاصله
ص: 512
بگیرد و به پاسداشت نظری و عملی آن نپردازد، متحمّل خسارت‌های جبران‌ناپذیر شده، شاهد فاجعه اسفبار انسانی بوده و راه انحطاط خواهد پیمود.
و اما در تعاریف اخلاق (در انگلیسی(ETHICS ، در یونانی(ETHOS) ، و در فرانسه(ETHIQUE) . از دیدگاهها و منظر علما و فلاسفه مختلف:
اخلاق جمع خلق به معنای خوی، روش، سرشت، منش، عادت، نمود عینی معنوی و رفتار انسان است و مجموعه‌ای از بایدها و نبایدها و ... اخلاق از خلق و خلق بمعنای صورت درونی و باطنی و ناپیدای آدمی، بمعنای سرشت و سجیه و اصطلاحا" بمعانی صفات و ویژگی‌های پایدار در نفس اعم از سجایای نیکو و پسندیده و یا زشت و ناپسند.
، بمعنای عادت و طبع، دین و مروت، آفریدن و خلقت، در فارسی معادل خلق و خو." (2)
با ظهور اسلام مضامین بلند و رفیع و دستورات اخلاقی به اوج و اعلای خود رسیده است و دعوت گسترده دین الهی به تهذیب نفس و حفظ و پاسداری از حرمت و کرامت انسانها و حجم بسیار زیادی از آموزه‌های اخلاقی در قرآن کریم، به‌طوری که وجود بیش از 2000- 3000 آیه در زمینه اخلاق و مسائل اخلاقی است در حالی که حدود 600 آیه در زمینه احکام وجود دارد. قرآن در تبیین هدف از بعثت انبیا بارها تزکیه را پیش از تعلیم کتاب آورده است. تجارب تاریخی بشر نیز گویای این است که هر جامعه‌ای که از ارزشهای اخلاقی فاصله بگیرد و به پاسداشت نظری و عملی آن نپردازد، متحمّل خسارت های جبران‌ناپذیر شده، شاهد فاجعه اسفبار انسانی بوده و راه انحطاط خواهد پیمود. (1 و 2)
و در سده‌های نخستین پس از اسلام با ترجمه آثار ایرانی از زبان پهلوی به عربی، پند و اندرزهای ایرانی به همراه آموزه‌های روح‌نوازی که در آیین و آداب زندگانی به نظم و نثر سروده و نوشته‌اند به توصیه‌ها و اندرزهائی در زمینه اخلاق و هنجارهای رفتاری پرداخته
ص: 513
اند که در نمونه‌های بسیاری مورد تائید ائمه و رهبران دینی قرار گرفته است. و اصلا" خود پیامبر عظیم الشان اسلام خود بانی و ناشر اصول اخلاقی و اعمال پسندیده بوده و پیروان خویش را نیز به نیکی و خدمت به دیگران و مکارم اخلاقی توصیه نموده‌اند.

نگاهی کوتاه به آیات کریمه‌

1- هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ «1» (او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها می‌خواند و آنها را تزکیه می‌کند و به آنان کتاب و حکمت می‌آموزد هرچند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند!)
2- لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ «2» (خداوند بر مؤمنان منت نهاد (و نعمت بزرگی بخشید) هنگامی که در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، و آنان را پاک کند و کتاب و حکمت به آنها بیاموزد، هرچند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند.)
3- کَما أَرْسَلْنا فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ «3» (همان گونه (که با تغییر قبله نعمت خود را بر شما ارزانی داشتیم) رسولی از خودتان در میانتان فرستادیم، تا آیات ما را بر شما بخواند، و شما را پاک
______________________________
(1). جمعه (62)، آیه 2
(2). آل عمران (3)، آیه 164
(3). بقره (2)، آیه 151
ص: 514
کند و کتاب و حکمت بیاموزد، و آنچه را نمی‌دانستید، به شما یاد دهد.)
4- رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ «1» (پروردگارا! در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیز! تا آیات تو را بر آنان بخواند، و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد و پاکیزه کند، زیرا تو توانا و حکیمی (و بر این کار قادری)!
5- قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها* وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها «2» (هرکس نفس خود را پاک و تزکیه کرد، رستگار شد- و آن‌کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخت، نومید و محروم گشت!)
قرآن پس از ذکر طولانی‌ترین سوگندها که مجموعه‌ای از یازده سوگند مهم به خالق و مخلوق و زمین و آسمان و ماه و خورشید و نفوس انسانی است، می‌گوید: «آن‌کس که نفس خویش را تزکیه کند رستگار شده، و آن‌کس که آن را آلوده سازد مایوس و ناامید گشته است! قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها* وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها».
این تاکیدهای پی‌درپی و بی‌نظیر دلیل روشنی است بر اهمیتی که قرآن مجید برای پرورش اخلاق و تزکیه نفوس قائل است، و گویی همه ارزشها را در این ارزش بزرگ خلاصه می‌کند، و فلاح و رستگاری و نجات را در آن می‌شمرد.
6- قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّی* وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی «3» (به یقین کسی که پاکی جست و خود را تزکیه کرد) رستگار شد- و (آن کس) نام پروردگارش را یاد کرد، سپس نماز خواند!) نکته جالب و قابل توجه، اینکه «تزکیه اخلاق» در آن مقدم بر نماز و یاد خدا ذکر شده
______________________________
(1). بقره (2)، آیه 129
(2). شمس (91)، آیات 9 و 10
(3). اعلی (87)، آیات 14 و 15
ص: 515
که اگر تزکیه نفس و پاکی دل و صفای روح در پرتو فضائل اخلاقی نباشد، نه ذکر خدا به جا می‌رسد و نه نماز روحانیتی به بار می‌آورد. (3)
چهار آیه نخستین در واقع یک حقیقت را دنبال می‌کند، و آن اینکه، یکی از اهداف اصلی بعثت پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم تزکیه نفوس و تربیت انسانها و پرورش اخلاق حسنه بوده است؛ حتی می‌توان گفت تلاوت آیات الهی و تعلیم کتاب و حکمت که در نخستین آیه آمده، مقدمه‌ای است برای مساله تزکیه نفوس و تربیت انسانها؛ همان چیزی که هدف اصلی علم اخلاق را تشکیل می‌دهد. این نکات نیز در آیات چهارگانه فوق قابل دقت است:
اولین آیه، قیام پیغمبری که معلم اخلاق است به عنوان یکی از نشانه‌های خداوند ذکر شده، و نقطه مقابل «تعلیم و تربیت» را «ضَلالٍ مُبِینٍ»* و گمراهی آشکار شمرده است وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ* و این نهایت اهتمام قرآن را به اخلاق نشان می‌دهد.
در دومین آیه، بعثت پیامبری که مربی اخلاقی و معلم کتاب و حکمت است به عنوان منتی بزرگ و نعمتی عظیم از ناحیه خداوند شمرده است؛ این نیز دلیل دیگری بر اهمیت اخلاق است. در سومین آیه که بعد از آیات تغییر قبله (از بیت المقدس به کعبه) آمده و این تحول را یک نعمت بزرگ الهی می‌شمرد، می‌فرماید: این نعمت همانند اصل نعمت قیام پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم است که با هدف تعلیم و تربیت و تهذیب نفوس و آموزش اموری که وصول انسان به آن از طرق عادی امکان‌پذیر نبود انجام گرفته است.
نکته دیگری که در چهارمین آیه قابل دقت است، این است که در اینجا با تقاضای ابراهیم و دعای او در پیشگاه خدا روبه‌رو می‌شویم؛ او بعد از بنای کعبه و فراغت از این امر مهم الهی، دعاهایی می‌کند که یکی از مهمترین آنها تقاضای به وجود آمدن امت مسلمانی از «ذریه» اوست، و بعثت پیامبری که کار او تعلیم کتاب و حکمت و تربیت و تزکیه نفوس
ص: 516
باشد. و در نتیجه آنچه از آیات بالا استفاده می‌شود اهتمام فوق‌العاده قرآن مجید به مسائل اخلاقی و تهذیب نفوس به عنوان یک مساله اساسی و زیربنایی است که برنامه‌های دیگر از آن نشات می‌گیرد؛ و به تعبیر دیگر، بر تمام احکام و قوانین اسلامی سایه افکنده است.
آری! تکامل اخلاقی در فرد و جامعه، مهمترین هدفی است که ادیان آسمانی بر آن تکیه می‌کنند، و ریشه همه اصلاحات اجتماعی و وسیله مبارزه با مفاسد و پدیده‌های ناهنجار می‌شمرند. (4)

اهمیت اخلاق در روایات‌

در حدیث معروفی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم می‌خوانیم:
(انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق)؛ من تنها برای تکمیل فضائل اخلاقی مبعوث شده‌ام.» (5)
در حدیث دیگری از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آمده است که فرمود: (جعل اللّه سبحانه مکارم الاخلاق صلة بینه و بین عباده فحسب احدکم ان یتمسک بخلق متصل باللّه)؛ خداوند سبحان فضائل اخلاقی را وسیله ارتباط میان خودش و بندگانش قرار داده، همین بس که هریک از شما دست به اخلاقی بزند که او را به خدا مربوط سازد.» (6)
در حدیث دیگری از امیر مؤمنان علی علیه السّلام می‌خوانیم که فرمود: (لو کنا لا نرجو جنة و لا نخشی نارا و لا ثوابا و لا عقابا لکان ینبغی لنا ان نطالب بمکارم الاخلاق فانها مما تدل علی سبیل النجاح)؛ اگر ما امید و ایمانی به بهشت و ترس و وحشتی از دوزخ، و انتظار ثواب و عقابی نمی‌داشتیم، شایسته بود به سراغ فضائل اخلاقی برویم، چراکه آنها راهنمای نجات و پیروزی و موفقیت هستند.» (7)
این حدیث بخوبی نشان می‌دهد که فضائل اخلاقی نه تنها سبب نجات در قیامت است بلکه زندگی دنیا نیز بدون آن سامان نمی‌یابد! (در این‌باره در آینده به خواست خدا
ص: 517
بحثهای مشروحتری خواهیم داشت).
به تعبیر دیگر، خداوند بزرگترین معلم اخلاق و مربی نفوس انسانی و منبع تمام فضائل است، و قرب و نزدیکی به خدا جز از طریق تخلق به اخلاق الهی امکان‌پذیر نیست!
بی‌شک بحثهای اخلاقی از زمانی که انسان گام بر روی زمین گذارد آغاز شد، زیرا ما معتقدیم که حضرت آدم علیه السّلام پیامبر خدا بود، نه تنها فرزندانش را با دستورهای اخلاقی آشنا ساخت بلکه خداوند از همان زمانی که او را آفرید و ساکن بهشت ساخت مسائل اخلاقی را با اوامر و نواهی‌اش به او آموخت.
سایر پیامبران الهی یکی پس از دیگری به تهذیب نفوس و تکمیل اخلاق که خمیرمایه سعادت انسانها است پرداختند، تا نوبت به حضرت مسیح علیه السّلام رسید که بخش عظیمی از دستوراتش را مباحث اخلاقی تشکیل می‌دهد، و همه پیروان و علاقه‌مندان او، وی را به عنوان معلم بزرگ اخلاق می‌شناسند.
اما بزرگترین معلم اخلاق پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بود که با شعار (انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق) مبعوث شد و خداوند درباره خود او فرموده است: (وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ؛) اخلاق تو بسیار عظیم و شایسته است!» سوره قلم، آیه 4. (3)

تاریخچه علم اخلاق:

بی‌شک بحثهای اخلاقی از زمانی که انسان گام بر روی زمین گذارد آغاز شد و در میان فلاسفه نیز بزرگانی بودند که به عنوان معلم اخلاق از قدیم الایام شمرده می‌شدند، مانند:
افلاطون، ارسطو، سقراط و جمعی دیگر از فلاسفه یونان. ما معتقدیم که حضرت آدم علیه السّلام پیامبر خدا بود، نه تنها فرزندانش را با دستورهای اخلاقی آشنا ساخت بلکه خداوند از همان زمانی که او را آفرید و ساکن بهشت ساخت مسائل اخلاقی را با اوامر و نواهی‌اش به او آموخت.
ص: 518
سایر پیامبران الهی یکی پس از دیگری به تهذیب نفوس و تکمیل اخلاق که خمیرمایه سعادت انسانها است پرداختند، تا نوبت به حضرت مسیح علیه السّلام رسید که بخش عظیمی از دستوراتش را مباحث اخلاقی تشکیل می‌دهد، و همه پیروان و علاقه‌مندان او، وی را به عنوان معلم بزرگ اخلاق می‌شناسند.
اما بزرگترین معلم اخلاق پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بود که با شعار (انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق) مبعوث شد و خداوند درباره خود او فرموده است: (وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ؛) اخلاق تو بسیار عظیم و شایسته است! (سوره قلم، آیه 4)
ما اینکه «علم اخلاق» از چه زمانی در اسلام پیدا شد و مشاهیر این علم چه کسانی بودند داستان مفصلی دارد که در کتاب گرانبهای «تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام» نوشته آیت اللّه صدر، به گوشه‌ای از آن اشاره شده است.
اولین کسی که علم اخلاق را تاسیس کرد امیر مؤمنان علی علیه السّلام بود که در نامه معروفش (به فرزندش امام مجتبی علیه السّلام) بعد از بازگشت از صفین، اساس و ریشه مسائل اخلاقی را تبیین فرمود؛ و ملکات فضیلت و صفات رذیلت به عالی‌ترین وجهی در آن مورد تحلیل قرار گرفته است! رساله حقوق امام سجاد علیه السّلام و دعای مکارم الاخلاق و بسیاری از دعاها و مناجاتهای دیگر نیز در طلیعه آثار معروف اخلاقی در اسلام قرار دارند که هیچ اثری با آنها برابری نمی‌کند.
اخلاق با پزشکی و با اکثر تحقیقات و پژوهش‌های انسانی درهم آمیخته است (8) اخلاق پزشکی از جایگاه خاصی برخوردار بوده و این ویژگی به خاطر جایگاه خاص و متعالی است که حرفه پزشکی داراست. چراکه گفته‌اند شرف هر علمی به شرف موضوع آن است و در عالم هستی شریف‌ترین موضوع انسان است. و توجه به انسان به عنوان اشرف
ص: 519
مخلوقات و سعی و تلاش در حفظ و نگهداری سلامت جسم و روح و روانش بسیار با اهمیت و در بسیاری از جاها به کرامت و حرمت انسان اشاره گردیده است. خداوند متعال انسان را موجودی ممتاز، با کرامت و لایق جمیع استعدادها و امکانات و در عالی‌ترین سازمان های وجودی، آفریده و از جمله واجبات الهی حفظ حرمت و ارزش انسان می‌باشد و توجه خاص به انسان به عنوان اشرف مخلوقات و سعی و تلاش در حفظ و نگهداری سلامت جسم و روح و روانش بسیار بااهمیت و در بسیاری از جاها به کرامت و حرمت انسان اشاره گردیده به‌طوری‌که در آیه 31 سوره مبارکه مائده آمده است (کسی که در نجات جان انسانی بکوشد مثل این است که در نجات جان همه انسانها کوشیده است) (3) و یا پیامبر گرامی در موارد بسیاری، دستورات و راهنمائیهای روشن و ارزشمندی برای حفظ سلامتی و رفع بیمارهای جسمی و روحی انسانها در کتب متعددی به عنوان طب النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و یا روایات فراوانی از ائمه اطهار علیهم السّلام نقل شده که بعضی از آنها را در نهج البلاغه، طب الصادق و طب الرضا می‌توان یافت. در تاریخ سراسر شکوفا و پرافتخار ایران و اسلام و در سایه تعالیم عالیه توحیدی دانشمندان و طبیبان مسلمانی همچون ابن سینا، زکریای رازی و .. را در دامان پرمهر خویش پرورانده و منشاء اثرات مهمی در تاریخ اسلامی و پزشکی بوده‌اند و در سرزمین کهن ایران اسلامی همواره طبیب و طبابت و حکیم از قداست و جایگاه ویژه برخوردار و طبابت با دیانت توام بوده است و رشته الهیات و طب را با هم و همزمان تحصیل می‌نموده‌اند و او را مظهر اسم محیی و احیاءگری نامیده‌اند تا بدان اندازه که بیماران و دردمندان نه تنها و فقط برای جستجوی تسکین و درمان دردهای جسمانی خویش، بلکه در مقام مشاوره و هدایت و راهنمائی در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی و خانوادگی خود به حکیم و طبیب مراجعه و متوسل می‌گردیدند چراکه از دیدگاه و نظر
ص: 520
آنها او شخصیتی برخوردار از دانش فقهی و پزشکی و آراسته به مکارم و فضائل اخلاقی بوده است.
ص: 521

منابع و مآخذ:

( (1). شریفی، احمد حسین، قنبری، محسن، اخلاق کاربردی، دانشکده فرهنگ و معارف اسلامی‌http ://WWW .vuict .com )
( (2). اسلامی، سید حسن، محمدی، مهدی، مبانی نظری اخلاق، دانشکده فرهنگ و معارف اسلامی‌http ://WWW .vuict .com )
( (3). قرآن کریم)
( (4). علامه طباطبائی، تفسیر المیزان)
( (5). کنز العمال، حدیث 52175 (جلد 3، صفحه 16).)
( (6). تنبیه الخواطر، صفحه 362.)
( (7). مستدرک الوسائل، جلد 2، صفحه 283. (چاپ قدیم).)
( (8). عباسی، محمود، فصلنامه اخلاق پزشکی، سال دوم، شماره 3، بهار 1387، ص 7- 10)
( (9). لاریجانی، محمد باقر، پزشک و ملاحظات اخلاقی (مروری بر مبانی اخلاق پزشکی)، جلد اول، برای فردا، 1383)
( (10). مرکز مطالعات و تحقیقات اخلاق پزشکی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی)
( (11). مرکز تحقیقات اخلاق و تاریخ پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران‌http ://www .tums .icme .ac .ir )
( (12). مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی‌WWW .elm .ac .ir )
ص: 522
( (13).(WWW .akhlagh .org) )
( (14). عباسی، محمود، تحولات حقوقی در مسئولیت پزشکی، انتشارات حقوقی 1383)
( (15). پایگاه اینترنتی موسسه آل البیت علیهم السّلام)
( (16). پایگاه اینترنتی تبیان)
ص: 523

ارتباط بین فعالیت‌های مذهبی و مصرف سیگار در دانشجویان یکی از دانشگاههای کرمان‌

اشاره

مهدی شریف‌زاده کرمانی «1»
کورس دیوسالار «2»
دکتر نوذر نخعی «3»
محمد رضا امینی «4»

چکیده:

بسیاری از صاحب‌نظران از مصرف سیگار در جوانان به عنوان مقدمه و دروازه مصرف مواد خطرناک‌تر یاد می‌کنند. گرچه مطالعات پیرامون ارتباط سلامتی و مذهب هنوز در مراحل ابتدائی است، با این حال تعداد مطالعاتی که به بررسی ارتباط تعهدات مذهبی و مصرف سیگار پرداخته‌اند به‌ویژه در مسیحیان افزایش یافته است. مطالعه‌ی حاضر با هدف تعیین شیوع مصرف سیگار در گروهی از دانشجویان مسلمان ایرانی و هم‌چنین بررسی ارتباط بین فعالیت‌های مذهبی با مصرف سیگار به انجام رسید.
______________________________
(1). دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان
(2). پژوهشگر مرکز تحقیقات علوم اعصاب و مرکز تحقیقات جمعیت معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی کرمان MSC)
(3). دانشیار گروه پزشکی اجتماعی و مرکز تحقیقات علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی کرمان MPH) ,)MD(
(4). مربی دانشکده پرستاری و مامائی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان MSC)
ص: 524

مواد و روش بررسی:

در این مطالعه مقطعی، از 950 دانشجوی یکی از دانشگاههای کرمان درخواست شد که پرسشنامه‌ای خود ایفا، بدون نام و مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک، سؤالاتی در مورد مصرف سیگار و هم‌چنین فعالیت‌های مذهبی را تکمیل نمایند. سیگاری به کسی اطلاق شد که سیگاری روزانه بوده یا سیگاری گاهگاهی بود. با توجه به آنکه مذهب یک مفهوم چندبعدی است، به منظور اندازه‌گیری آن از به مسجد رفتن، میزان فعالیتهای مذهبی واجب (نماز و روزه) و قرآن خواندن پرسش شد. ارتباط متغیّرهای پیشگوئی‌کننده (سنجه‌های مذهبی) با مصرف سیگار با استفاده از رگرسیون لجستیک صورت گرفت.

یافته‌ها:

از میان 833 پرسشنامه‌ای که مورد تحلیل نهائی قرار گرفتند، (1/ 54 خ دختر، 3/ 89 خ مجرد، 129 نفر در مقطع کاردانی و بقیه در مقاطع کارشناسی به بالا 5/ 84 خ) و همگی مسلمان بودند. در مجموع 17 درصد سیگاری گاهگاهی و 5/ 4 درصد سیگاری روزانه بودند؛ 1/ 40 درصد از دانشجویان مذکر و 8/ 5 درصد دانشجویان مؤنث، سیگاری بودند. میانگین سن شروع مصرف سیگار 5/ 3-+ 8/ 16 و 6/ 68 خ قبل از 18 سالگی شروع کرده بودند. در تحلیل یک متغییره شیوع سیگاری‌ها برحسب اکثر متغییرهای زمینه‌ای مورد مطالعه (جنس، وضعیت تأهل، درآمد ماهیانه، معدل، مصرف سیگار در دوستان، مصرف سیگار در برادر یا خواهر و والدین، قرآن خواندن، نماز خواندن، مسجد رفتن و روزه گرفتن) تفاوت معنی‌دار نشان داد، اما در تحلیل چند متغیّره تنها 4 متغیّر (جنس، معدل، مصرف سیگار در دوستان و نماز خواندن) در مدل باقی ماندند.
ص: 525

نتیجه‌گیری:

غلبه بر افسردگی و عصبانیت از دیدگاه دانشجویان از عوامل مؤثرتر و مهمتر در مصرف سیگار دانسته شد.
در این مطالعه نقش داشتن دوستان سیگاری بعنوان عامل خطر و پایبندی به خواندن نماز بعنوان عامل محافظت‌کننده مشخص گردید.

واژگان کلیدی:

فعالیتهای مذهبی، تعهدات مذهبی، مصرف سیگار، دانشجو، دانشگاه‌

مقدّمه:

مصرف سیگار به عنوان مهمترین عامل قابل پیشگیری سرطان در دنیا، به علت افزایش در بروز بسیاری از بیماری‌های دیگر از جمله بیماری‌های قلبی عروقی تهدید جدی برای سلامت عمومی به حساب می‌آید (1). بسیاری از صاحب‌نظران مصرف سیگار را مقدمه‌ای بر روی آوردن به مصرف سایر مواد دانسته و از آن به عنوان دروازه مصرف مواد یاد می‌کنند (2). مطالعات اندکی در زمینه شیوع مصرف سیگار در کشورهای اسلامی از جمله ایران به ویژه دانشجویان به عمل آمده است. در مطالعه‌ای که در ایران به عمل آمد شیوع مصرف سیگار در مردان 26 درصد و در زنان 6/ 3 درصد بوده است (3). مطالعه مصرف سیگار در دانشجویان اهمیت ویژه‌ای دارد زیرا رفتار سیگار کشیدن در دانشجویان شاخص مفیدی از مصرف سیگار توسط جوانان است و از سوی دیگر نقش الگوئی دانشجویان نسبت به جوانترها نقش مهمی در افزایش یا کاهش شیوع مصرف سیگار در سطح جامعه می‌تواند داشته باشد (4). اگرچه مطالعه پیرامون سلامتی و مذهب هنوز در مراحل ابتدائی است (5)
ص: 526
ولی در سال‌های اخیر تعداد مطالعاتی که به بررسی ارتباط تعهدات مذهبی و مصرف سیگار پرداخته‌اند رو به افزایش بوده است (6 و 7). عمده این مطالعات در مسیحیان انجام شده است و اکثر آنان به این نتیجه رسیده‌اند که در کسانی که گرایش مذهبی بیشتری دارند شیوع مصرف سیگار کمتر است ولی نکته حائز اهمیت آن است که تأثیر مذهب در پیشگیری از مصرف سیگار در ادیان مختلف متفاوت است (8) و لذا لازم است در ادیان مختلف این مطالعات انجام شود. به‌ویژه آنکه در اسلام استعمال دخانیات و کشیدن سیگار به خاطر زیان آن برای مصرف‌کننده و اطرافیان وی نهی شده است، و شاید بتوان گفت ممنوعیت آن از الکل هم بیشتر است چراکه مصرف الکل فقط برای مصرف‌کننده آن ضرر دارد درحالی‌که سیگار هم برای شخص و هم اطرافیان وی ضرر دارد (9). این مطالعه با هدف تعیین شیوع مصرف سیگار در گروهی از دانشجویان ایرانی و نیز بررسی ارتباط بین فعالیت‌های مذهبی با کشیدن سیگار به عمل آمد.

مواد و روش بررسی‌

این مطالعه مقطعی در سال تحصیلی 85- 84 به صورت متوالی از 950 دانشجوی یکی از دانشگاههای کرمان خواسته شد که یک پرسشنامه خود ایفا را تکمیل کنند. پرسشنامه بدون نام و شامل اطلاعات دموگرافیک، سؤالاتی در مورد مصرف سیگار و نیز سؤالاتی در زمینه فعالیت‌های مذهبی بود. براساس مستندات سازمان بهداشت جهانی سیگاری به کسی اطلاق شد که یا سیگاری روزانه بوده یا سیگاری گاهگاهی بود (10). با توجه به آنکه مذهب یک مفهوم چندبعدی است، به منظور اندازه‌گیری آن از به مسجد رفتن، میزان فعالیت‌های مذهبی واجب (نماز و روزه) و قرآن خواندن پرسش شد. ما" گرایش زیاد" به مسجد رفتن را کسانی تعریف کردیم، که حد اقل هفته‌ای یک بار به مسجد مراجعه می‌کردند و" گرایش
ص: 527
کم" به کسانی که کمتر به مسجد مراجعه داشتند. در مورد نماز و روزه نیز چون انجام آن برای مسلمان واجب است پاسخ دو حالت بود: بلی و خیر. در مورد قرآن خواندن نیز رده- بندی مانند مسجد رفتن بود.
جهت مقایسه متغیرهای کیفی در سیگاری‌ها و غیر سیگاری‌ها از آزمون مجذور کای و جهت مقایسه متغیر کمی از آزمون‌t استفاده شد. به منظور پی بردن به ارتباط هریک از سنجه‌های مذهبی (متغییرهای پیشگوئی‌کننده) با مصرف سیگار از رگرسیون لجستیک استفاده شد.

یافته‌ها

از 950 نفری که جهت شرکت در مطالعه دعوت شدند، 833 پرسشنامه مورد تحلیل نهایی قرار گرفتند (افرادی که به پاسخ دادن رضایت داده‌اند؛ (88 خ). 451 نفر (خ 1/ 54) دختر، 744 نفر (خ 3/ 89) مجرد و 129 نفر در مقطع کاردانی و ما بقی در مقطع کارشناسی به بالا (خ 5/ 84) تحصیل می‌کردند. تمامی دانشجویان مسلمان بودند. فراوانی دانشجویان بر حسب متغیرهای زمینه‌ای در جدول 1 آمده است. در مجموع 141 نفر (17 درصد) سیگاری گاهگاهی و 38 نفر (5/ 4 درصد) سیگاری روزانه بودند و به این ترتیب 179 نفر یا 5/ 21 درصد سیگاری بودند. همانطور که در جدول 1 آمده است (ضمیمه 1). 1/ 40 درصد دانشجویان مذکر و 8/ 5 درصد دانشجویان مؤنث سیگاری بودند. میانگین سن شروع مصرف سیگار 5/ 3-+ 8/ 16 بود و 6/ 68 درصد قبل از 18 سالگی شروع کرده بودند.
در تحلیل یک متغیره شیوع سیگاری‌ها برحسب اکثر متغیرهای زمینه‌ای مورد مطالعه بجز مقطع تحصیلی و سطح تحصیلات پدر تفاوت معنی‌دار نشان داد (جدول 1؛ ضمیمه 1)،
ص: 528
اما در تحلیل چند متغیره که با استفاده از رگرسیون لجستیک انجام شد تنها 4 متغیر یعنی جنس، معدل، مصرف سیگار در دوستان و نماز خواندن در مدل باقی ماندند (جدول 2؛ ضمیمه 2).

بحث و نتیجه‌گیری‌

در اسلام هرچه که برای سلامتی ضرر داشته باشد ممنوع می‌باشد.
خداوند در قرآن کریم فرموده‌اند:
وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ (سوره مبارکه بقره، آیه 195)
(خودتان را با دستهای خود به مهلکه و خطر درنیفکنید)
به همین علت با توجه به زیان و آسیب زیاد مصرف سیگار برای سیگاری و کسانی که در محیطهای بسته در جوار وی مجبور به استنشاق دود سیگار هستند، کشیدن سیگار با استناد به معیارهای مذهبی ممنوع و حرام شده است (9). آمار و ارقام حاکی از آن است که مصرف سیگار در بین دانشجویان در کشورهای مختلف در حال افزایش است (4 و 11).
لذا مطالعه پیرامون عوامل مرتبط با مصرف سیگار در جوانان با در نظر گرفتن زمینه‌های فرهنگی و تربیتی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
با توجه به تعریف سازمان بهداشت جهانی، 1/ 40 درصد دانشجویان پسر و 8/ 5 درصد دانشجویان دختر سیگاری هستند، که در مجموع 5/ 4 درصد هر روز سیگار می‌کشند (10).
در کشورهای توسعه‌یافته اگرچه مصرف سیگار در دانشجویان پسر کمی بیشتر از دختران است، ولی اختلاف آن در حد قابل توجهی نیست به‌طوری‌که حدود 38 درصد پسران و 30 درصد دانشجویان دختر سیگار می‌کشند (4) و یا حتی در برخی مطالعات
ص: 529
احتمال دوام استعمال سیگار در دختران بیشتر از پسران بوده است (12). با توجه به قبح کشیدن سیگار توسط دختران جوان در فرهنگ ایرانی، حتی مصرف 6 درصدی نیز درخور توجه است. در این مطالعه، میانه سن شروع مصرف سیگار در پسران 17 و در دختران 18 سالگی بود که در مطالعه‌ای که در دانشجویان آمریکا به عمل آمد نیز ارقام مشابه بدست آمد (4). به عبارت دیگر شاید بتوان گفت 50 درصد آنان پس از اتمام تحصیلات مدرسه، سیگار را شروع کرده‌اند و این موضوع اهمیت برنامه‌ریزی برای پیشگیری از مصرف سیگار در مقاطع دانشگاهی را گوشزد می‌نماید.
براساس تحلیل یک متغیره، مصرف سیگار در کسانی که مشارکت بیشتری در فعالیت‌های مذهبی داشتند به‌طور معنی‌داری کمتر بود (جدول 1). به طور مثال 7/ 13 درصد کسانی که مطالعه قرآن در حد زیادی داشتند سیگار می‌کشیدند درحالی‌که این رقم در کسانی که اصلا قرآن نمی‌خواندند 9/ 43 درصد بود، و به همین ترتیب در مورد مسجد رفتن نیز شیوع سیگاری‌ها در کسانی که بیش از هفته‌ای یک بار به مسجد می‌رفتند و کسانی که اصلا نمی‌رفتند- به ترتیب 6/ 15 و 1/ 34 درصد بود. در مطالعه‌ای که در آمریکا نیز به عمل آمد در افرادی که مراجعه بیشتری به کلیسا داشتند، مصرف سیگار شیوع کمتری داشت (13). و درCARDIA study نیز همین روند دیده شد (7).
با استفاده از رگرسیون لجستیک چند متغییره دو عامل خطر و دو عامل محافظت‌کننده استخراج گردید (جدول 2). عامل اصلی خطر مصرف سیگار در دوستان بود که احتمال مصرف سیگار را 6/ 5 برابر افزایش می‌داد، به‌طوری‌که مصرف سیگار در والدین و برادر و خواهر در برابر آن رنگ می‌باخت. در مطالعات دیگری که روی جوانان به عمل آمده
ص: 530
است، نقش دوستان از والدین و برادر و خواهر به مراتب قوی‌تر بوده است (14 و 15). البته باید متذکر شد که مشخص نیست که آیا این موضوع به سبب تأثیر رفتار سیگار کشیدن است یا ناشی از انتخاب گروه همسان در دانش‌آموزان یا دانشجویان سیگاری است (16).
دو عامل محافظت‌کننده نیز به ترتیب قدرت عبارت بود از نماز خواندن و برخورداری از نمرات بالا. در 26 مطالعه مجزایی که توسط کوئینگ و همکاران مورد بررسی قرار گرفت نیز در متدیّنین با ریسک کمتری از مصرف سیگار همراه بود (6). دلایل متفاوتی برای اثر محافظتی مذهب مطرح می‌شود: 1- عقاید مذهبی سبب تقویت مکانیزمهای انطباقی و فائق آمدن بر پیشامدهای اضطراب‌آور می‌شود (7)؛ 2- احساس تعلق به یک طبقه معتبر که دارای ارزشهای مطلوب اجتماعی است، سبب می‌شود که از تعادل روحی بیشتر برخوردار باشند و نگرش آنها نسبت به مواد منفی‌تر شود (17)؛ 3- تأکید متولیان مذهبی اسلامی بر حرام بودن مصرف سیگار به علت آسیب رساندن به خود و اطرافیان نیز از دلایل محافظت کننده است (9). محدودیت اصلی این مطالعه آن است که برای اندازه‌گیری مذهبی بودن اشخاص با توجه به چندبعدی بودن نمی‌توان به چند شاخص محدود بسنده نمود، اگرچه که استفاده از شاخص‌هایی همچون رفتن به اماکن مذهبی و نماز خواندن از جمله شاخص- های رایج می‌باشند. در مجموع فراوانی نسبی سیگاری‌ها در افرادی که مشارکت بیشتری در فعالیت‌های مذهبی داشتند نسبت به بقیه دانشجویان کمتر بود و به‌ویژه در کسانی که نماز می‌خواندند ریسک سیگاری بودن کمتر بود.

تقدیر و تشکر

پژوهش مذکور به شماره ع/ 22- 82 مورد تصویب و حمایت‌های مرکز تحقیقات علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی کرمان و مرکز تحقیقات جمعیت وابسته به معاونت پژوهشی
ص: 531
دانشگاه علوم پزشکی کرمان قرار گرفت. بدین وسیله از حمایتهای مراکز مذکور کمال سپاس و امتنان به عمل می‌آید.
ص: 534

ضمیمه 1

جدول 1- مقایسه درصد سیگاری‌ها برحسب برخی متغیرهای زمینه‌ای(n 338)
ص: 536

ضمیمه 2

جدول 2- عوامل زمینه‌ای مرتبط با مصرف سیگار در دانشجویان در مدل نهایی رگرسیون لجستیک (با استفاده از روش(step wide
ص: 537

آلودگی مردار در قرآن و علم پزشکی‌

اشاره

محمد طاهر پاک‌دامن «1»

چکیده:

آموزه‌های دینی ضمن اینکه در یک قاعده کلی هر غذای خبیث و پلیدی را نفی می‌کند به معرفی مصادیق غذاهای آلوده هم اشاره می‌نماید. مردار یکی از این غذاهای غیر بهداشتی است که قرآن کریم بر حرمت آن تصریح نموده و به ذکر مصادیق آن پرداخته است. هرچند که روایات معصومین علیهم السّلام هم به فلسفه این تحریم اشاره نموده‌اند، اما پیشرفت علوم هر روز بیشتر به راز و رمز این تحریم پی‌برده و ابعاد جدیدی از مضرات مردار را کشف می‌نماید.

واژگان کلیدی:

مردار، غذاهای حرام، فلسفه احکام، قرآن و علم‌

مقدّمه:

اهمیت غذا در اسلام و به‌ویژه در قرآن بسیار مورد تأکید واقع شده است. قرآن کریم دستور به استفاده از غذاهای حلال و پاک می‌دهد. و از غذاهای خبیث نهی می‌کند و در دستورات جزئی‌تری به معرفی برخی خوراکیهای ارزشمند غذایی و نیز غذاهای آلوده می‌پردازد
______________________________
(1). دانشجوی کارشناسی ارشد رشته تفسیر- جامعة المصطفی العالمیة
ص: 538
. خون، خوک، الکل، مردار از اموری هستند که قرآن بر حرمت آنها تصریح نموده است که در این نوشتار به حرمت و مضرات گوشت مردار می‌پردازیم.

مفهوم‌شناسی‌

مردار در لغت به هر حیوانی گفته می‌شود که بدون سر بریدن بمیرد. «1» و در فقه اسلامی هر حیوانی که خون جهنده دارد چه حلال‌گوشت و چه حرام‌گوشت باشد، درصورتی‌که بدون ذبح یا بدون رعایت شرایط ذبح، روح از بدنش خارج گردد، مردار شمرده می‌شود و نجس بوده و خوردن گوشتش حرام است و اجزای دارای حیات جدا شده از این حیوانات نیز همین حکم را دارا می‌باشد. «2»

تاریخچه‌

پلید بودن مردار در ادیان پیش از اسلام هم سابقه دارد و حتی در بعضی مکاتب به حد افراط رسیده است. مثلا زردشتیان به رودخانه انداختن مرده را جنایتی بزرگ دانسته و مجازات آن را اعدام می‌دانند و نه تنها میت بلکه تمام اشیاء متعلق به میت حتی کسان نزدیک به میت نجس می‌شوند. اگرچه در شهر دیگری باشند و اطلاع نداشته باشند. «3»
این افراط در تورات هم به چشم می‌خورد:
«هرکس در هنگام فوت یکی حاضر باشد نجس می‌شود، اگرچه دستی به میت نگذاشته باشد. اگر یک حیوان که خوردنی است بمیرد و کسی لاش او را لمس کند تا شام نجس
______________________________
(1). محمد مرتضی الزبیدی، تاج العروس، ج 1، ص 587 واژه میته
(2). ر. ک آقا رضا همدانی، مصباح الفقیه، ج 1، ص 522- 526
(3). فلسفه احکام، پیشین، ج 1، ص 152
ص: 539
باشد و هرکه لاش آن را بخورد، رخت خود را بشوید و تا شام نجس باشد و هرکس لاش آن را بردارد رخت خود را بشوید و تا شام نجس باشد.» «1»
گوشت مردار در مذهب صائبی نیز حرام می‌باشد. «2» عادت عرب جاهلی این بود که از گوشت مردار می‌خوردند «3» و اسلام علاوه بر تحریم گوشت مردار آن را نجس اعلام کرده تا مسلمانان کاملا از آن دوری کنند. «4» در فقه اسلامی لمس انسان مرده قبل از غسل‌های سه‌گانه او باعث وجوب غسل مس میت می‌شود. «5»

آیات‌

اشاره

قرآن کریم ضمن اینکه در یک قاعده کلی هر غذای خبیث و پلیدی را نفی می‌کند در موارد متعددی به معرفی برخی از این پلیدی‌ها می‌پردازد. در دو جای قرآن با الفاظی تقریبا مشترک می‌خوانیم:
إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ «6» خداوند تنها گوشت مردار و خوک و خون را حرام کرده و آنچه را که نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود.»
در سوره مائده به مصادیقی از مردار اشاره نموده و می‌فرمایند:
... وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّیَةُ وَ النَّطِیحَةُ وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلَّا ما ذَکَّیْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ... «7»
______________________________
(1). کتاب مقدس سفر لاویان 11: 10- 39
(2). تفسیر نمونه، ج 1، ص 291
(3). آیات الاحکام (جرجانی) ج 1، ص 143
(4). تفسیر نمونه، ج 1، ص 585
(5). توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 324
(6). بقره (2)، آیه 73، نحل (16)، آیه 115 با این تفاوت که در این آیه آمده است وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ
(7). مائده (5)، آیه 3
ص: 540
«و حیوانات خفه شده و به زجر کشته شده و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندی بمیرند و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند و باقیمانده صید حیوان درنده مگر آنکه آن را سر ببرند و حیواناتی که برای بت‌ها ذبح می‌شوند و تقسیم گوشت با بخت‌آزمائی ...»
حرمت گوشت مردار چهار بار در قرآن تکرار شده «1» و بعضی از این آیات در مکه و برخی در مدینه در اواخر عمر مبارک پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نازل شده‌اند که دلیل بر اهمیت موضوع یعنی خطرات جسمی و روحی و نیز دال بر آلودگی مردم آن روزگار به این مساله است. «2»

نکات تفسیری‌

1- انحصاری که از آیه با کلمه «إِنَّما»* استفاده می‌شود به اصطلاح حصر اضافی است یعنی منظور بیان تمام محرمات نیست، بلکه هدف نفی بدعتهایی است که مشرکین در مورد قسمتی از گوشت‌های حلال داشتند و طبق موهوماتی بر خود حرام کرده بودند، اما در عوض به هنگام کمبود غذا از گوشت‌های آلوده مردار و یا خوک و خون استفاده می‌کردند. قرآن به آنها اعلام می‌کند که اینها برای شما حرام است نه آنها و یا اینکه حصر حقیقی است و می‌خواهد محرمات اساسی را بیان نماید. «3»
2- آیه شریفه در هنگام ضرورت (برای نجات از مرگ) استفاده از غذای حرام را استثناء می‌کند و برای جلوگیری از سوء استفاده با دو کلمه «غیر باغ و لا عاد» گوشزد می‌کند که این اجازه تنها برای کسانی است که ظالم نباشند و خود باعث این اضطرار نبوده‌اند و نیز در صورت
______________________________
(1). بقره: 173؛ مائده: 3؛ انعام: 145؛ نحل: 115
(2). ر. ک تفسیر نمونه، پیشین، ج 1، ص 588
(3). ر. ک تفسیر نمونه، پیشین، ج 1، صص 582- ج 11، ص 440، ج 6، ص 12
ص: 541
اضطرار در خوردن این محرمات از حد تجاوز نکنند. «1» بدیهی است که در صورت ظالم و تجاوزکار بودن اگرچه مجاز با استفاده هستند ولی گناه خوردن مردار برای آنها ثبت می‌شود.
3- در آیه سوم از سوره مائده مصادیقی از مردار ذکر شده که به شرح ذیل می‌باشد.
3- 1- ما اهل لغیر اللّه به: حیوانی که بدون ذکر نام خدا و یا برای غیر خدا (همانند بت) ذبح شده باشد. در میان بت‌پرستان مرسوم بود که هنگام ذبح نام بت را می‌بردند و می‌گفتند به نام لات و عزی. «2»
3- 2- المنخفقه: حیوانی که خفه شده باشد. در زمان جاهلیت معمول بود گاهی حیوان را در میان دو چوب یا در میان دو شاخ درخت سخت می‌فشرند تا بمیرد و از گوشتش استفاده می‌کردند. «3»
و در روایت نقل شده است که مجوس گاو و گوسفند را خفه کرده و می‌خورند «4» بنا بر این آیه ممکن است ناظر به وضع آنها باشد.
3- 3- الموقوذه: حیوانی که با شکنجه و یا بیماری جان داده باشد. در جاهلیت رسم بود که بعضی حیوانات را به خاطر بتها آن‌قدر می‌زدند تا بمیرد و آن را نوعی عبادت می‌دانستند. «5»
3- 4- المتردیه: حیوانی که به سبب سقوط از بلندی مرده است.
3- 5- النطیحه: حیوانی که به سبب شاخ زدن حیوان دیگری مرده است.
______________________________
(1). ر. ک المیزان، پیشین، ج 1، 426
(2). تفسیر اطیب البیان، پیشین، ج 2، ص 29 و نیز ملا فتح اله کاشانی، تفسیر منهج الصادقین، ج 3، ص 174
(3). تفسیر نمونه، ج 4، ص 258
(4). وسائل الشیعه، ج 24، ص 39
(5). محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن (تفسیر قرطبی)، ج 6، ص 48، عبد الکریم ماردینی، الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم، صص 311- 312
ص: 542
3- 6- ما اکل السبع: حیوانی که به وسیله درندگان مرده است. در آیه چهارم سوره مائده صید سگ شکاری استثنا شده است.
3- 7- ما ذبح علی النصب: حیوانی که برای بت‌ها ذبح شود.
اعراب جاهلی 360 سنگ در اطراف کعبه نصب کرده بودند که برخلاف بت شکل و صورت خاصی نداشت که آن را نصب می‌نامیدند و در مقابل آنها قربانی کرده و خون قربانی را به آنها می‌مالیدند و گوشت‌ها را قطعه‌قطعه کرده روی سنگها می‌گذاشتند.
قرآن چنین گوشتی را حرام اعلام فرمود. «1»
3- 8- و ان تستقسموا بالازلام: اشاره به گوشتهایی است که با قمار و بخت‌آزمایی تقسیم می‌شد. به این صورت که ده نفر با هم شرطبندی کرده و حیوانی را می‌خریدند و ذبح می‌کردند سپس ده چوبه تیر که روی هفت عدد آنها عنوان «برنده» و روی سه عدد آنها عنوان «بازنده» ثبت شده بود در کیسه مخصوص می‌ریختند و به صورت قرعه برمی‌داشتند، هفت نفر برنده هریک سهمی از گوشت برمی‌داشت و سه نفر بازنده باید قیمت حیوان را می‌پرداختند. در نقل دیگری است که هیجده نفر این قمار را انجام می‌دادند. «2»
حرمت دو قسم اخیر و نیز حیوانی که با نام غیر «اللّه» ذبح شوند مسلما به لحاظ جنبه بهداشتی نیست بلکه جنبه معنوی و اخلاقی و یا حفظ نظام اجتماعی مد نظر بوده است که از سویی توجه به آفریننده نعمتها و از سوی دیگر مبارزه با شرک و بت‌پرستی است. «3»
به عقیده مفسرین ذکر این مصادیق به این علت است که از نظر فقهی «میته» مفهوم وسیعی دارد و هر حیوانی با طریق شرعی ذبح نشده باشد در مفهوم میته داخل است ولی در
______________________________
(1). مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 244
(2). ر. ک، آیات الاحکام، پیشین، ج 2، ص 126- 127
(3). ر. ک، تفسیر نمونه، ج 1، ص 439
ص: 543
لغت معمولا به حیوانی گفته می‌شود که خودبه‌خود بمیرد، بنابراین موارد فوق احتمالا در مفهوم لغوی میته داخل نیست و لذا نیازمند بیان است. «1»

روایات‌

در کلام اهل بیت علیهم السّلام علاوه بر آثار روحی، ضررهای جسمی و بهداشتی مردارخوری نیز مورد اشاره واقع شده است. امام صادق علیه السّلام در پاسخ مفضل بن عمر درباره حکمت تحریم مردار می‌فرمایند:
«اما المیته فانه لا یدمنها احد الاضعف بدنه، و نحل جسمه و وهنت قوته و انقطع نسله و لا یموت آکل المتیه الافجأة» «2»
«کسی که به خوردن گوشت مردار ادامه نمی‌دهد مگر اینکه بدنش ضعیف شده و توانش از بین می‌رود و نسلش منقطع گردیده و باعث مرگ ناگهانی (سکته) می‌گردد.»
در حدیث دیگری از آن حضرت علیه السّلام آمده است:
«مردار تحریم شد تا فرق باشد بین مردار و آنچه خدا بر او خوانده می‌شود، چون خون از بدن مردار بیرون نرفته و در بدنش برگشته و منجمد می‌شود، پس گوشتش سنگین و ناگوار است، زیرا گوشتش با خونش خورده می‌شود.» «3»
علامه مجلسی در توضیح این روایت می‌فرمایند: مردار شدن و حرام بودنش دو سبب دارد. یکی رعایت نشدن اصل ذبح و دیگری رعایت نشدن شرایط ذبح که در صورت اول حکمت معنوی و در صورت دوم ضرر جسمی مد نظر بوده است. «4»
______________________________
(1). ر. ک همان، ج 4، ص 260
(2). وسائل الشیعه، پیشین، ج 24، ص 100
(3). بحار الانوار، پیشین، ج 10، ص 181
(4). همان، ص 193
ص: 544

احکام‌

1- مردار حیوانی که خون جهنده دارد نجس و حرام است ولی مردار حیوان حلال گوشتی که خون جهنده ندارد پاک است ولی خوردن آن حرام است. «1»
2- حیوانات حلال گوشت اگر با رعایت شرایط ذبح، صید و شکار شوند پاک و حلال می‌باشند. «2»
3- اگر چیزی را که روح دارد، مثل گوشت یا دنبه از حیوان زنده جدا نمایند نجس و حرام می‌باشد. «3»
4- برخی حیوانات حرام گوشت در صورت ذبح فقط پاک می‌شوند. «4»
5- میت مسلمان باید طوری دفن شود که بوی بد او بیرون نیاید و درندگان هم نتوانند بدنش را بیرون بیاورند. «5»
6- نبش قبر مسلمان حتی طفل و دیوانه حرام است مگر اینکه بدنش از بین رفته و خاک شده باشد. «6»
قبلا گفتیم که در اسلام مردار علاوه بر حرام بودن نجس هم می‌باشد و لمس مرده انسان قبل از غسل میت موجب وجوب غسل میت می‌شود. امام رضا علیه السّلام در این خصوص می‌فرمایند:
«آب غسل میت آلوده به آفات است، زیرا هنگامی که روح او از کالبد جدا شد، اکثر آفت‌هایش در کالبد باقی می‌ماند.» «1»
______________________________
(1). توضیح المسائل مراجع پیشین، ج 2، ص 501- 502.
(2). همان، ص 504 به بعد
(3). همان، ص 527
(4). همان، ص 501
(5). همان، ج 1، ص 324
(6). همان، ص 369
ص: 545

حکمت‌ها و اسرار علمی‌

به عقیده دانشمندان میکروب‌هایی که قبلا در بدن انسان و یا حیوان بوده‌اند به واسطه وسائل دفاعی مثل گلبولهای سفید، تأثیرشان خنثی و یا کم بوده است اما پس از خروج روح، بدون هیچ مانعی شروع به رشد و فعالیت نموده و در تمام سطح بدن منتشر می‌شوند. «2» بنابراین بدن مردار محتوی میلیونها جاندار ریز بیماری‌زا است که اجتناب از آن لازم و ضروری است و در غیر این صورت عوارض متعددی دامن‌گیر انسان خواهد کرد که به برخی از آنان اشاره می‌شود.
1- پس از مرگ حیوان میکروب‌ها و باکتریهای روده به خون و لنف وارد شده شروع به نمو می‌نمایند. باکتریها بدن را تجزیه کرده و تبدیل به عناصر شیمیایی و گازهایی چون اسید کربنیک، هیدروژن سولفوره و آمونیاک و غیره می‌نمایند. این سمومات در شخص تولید عوارضی از قبیل التهاب حاد معده و روده‌ها، قی، تب زیاد، ناتوانی شدید، سرگیجه، و اتساع مردمک، پایین افتادن پلک چشم و غش می‌نمایند. «3»
2- خوردن گوشت پیش از آنکه خون از بافت‌های آن بیرون رود بسیار مضر است زیرا خون دارای مواد مضری است که با سرعت در بافتهای جسم حیوان ایجاد تخمیر می‌کنند و گوشت را برای خوردن ناسازگار می‌سازند، مخصوصا اگر حیوان به سبب مرضی مرده باشد سمومی که در بدن آن ایجاد می‌شود به قدری قوی است که حتی اگر میکروب آن را به وسیله آتش عقیم نمایند، چه بسا خوردن آن منته به مرگ گردد. «4»
______________________________
. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 96
(2). فلسفه احکام پیشین، ج 1، ص 152
(3). بهداشت اجتماعی در اسلام، پیشین، ص 37
(4). دکتر عبد العزیز اسماعیل پاشا، اسلام و طب جدید، ترجمه سید غلامرضا سعیدی، ص 39
ص: 546
3- امروزه ثابت شده است حیواناتی که از ارتفاع سقوط می‌کنند و یا بر اثر زجر یا خفگی می‌میرند همگی دچار استرس، تندی ضربان قلب و آزاد شدن اسید لاکتیک از نسوج عضلانی می‌شوند و در نتیجه حالتی به نام «جمود نعشی» «1» پدید می‌آید که طی آن عضلات بسیار سفت می‌شوند. «2» به همین علت گوشت مردار سنگین و ثقیل الهضم است مخصوصا در صورت آلوده بودن به دلیل داشتن پروتئینهای دیرهضم فرد را با بیماری کشنده روبرو می‌سازد. «3» حیواناتی که ذبح می‌شوند به علت ترس و در نتیجه ورود سموم به جریان خون هرچه خون بیشتری از بدن آنها خارج شود خوردن گوشتشان بهتر است. «4»
4- دانشمندان می‌گویند وقتی حیوانی خفه می‌شود اکسیژن به ریه‌ها نمی‌رسد و دی اکسید کربن که با بازدم خارج می‌شده در جسم حیوان متراکم گشته و باعث ایجاد مسمومیت در کل بدن آن می‌گردد. «5»
5- حیوانی که به وسیله درندگان مرده باشد، علاوه بر عوارض سابق ممکن است به میکروبهایی از طریق بزاق حیوان درنده آلوده شده باشد، همانند بیماری هاری که با انتقال به انسان سبب اختلال در سیستم عصبی و تنفسی گشته و کمتر از ده روز باعث مرگ می‌شود.
مخزن این ویروس در حیواناتی مثل سگ، گرگ، روباه، شغال و ... می‌باشد. «6»
6- در میدان‌های جنگ که بدن اموات روی زمین مانده بسیار دیده شده که مرض وبا در
______________________________
(1).Stiffnedd cadaver
(2). صمد نوری زاد، آن‌سوی آیات، ص 180
(3). همان، ص 177
(4). اولین دانشگاه، آخرین پیامبر، پیشین، ج 8، ص 209
(5). عبد الرحیم ماردینی، الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم، ص 311- 312
(6). آن‌سوی آیه‌ها، پیشین، ص 181
ص: 547
آن نواحی پدید آمده است. «1» از طرفی دیگر بعضی از پزشکان مس میت را باعث بیماری رعشه می‌دانند. «2»

بررسی و نتیجه‌گیری‌

1- از خدمات ادیان الهی و به‌ویژه اسلام به جامعه بشری تحریم گوشت مردار است که قبل از کشف ضررهای مردار دستور به اجتناب از آن داده‌اند. به‌ویژه احادیث معصومین علیهم السّلام که به حکمت‌ها و نکات بهداشتی این تحریم اشاره فرموده‌اند.
2- امروزه حتی برخی غیر مسلمانان از گوشت‌های با ذبح اسلامی استفاده می‌کنند. چون دریافته‌اند روش ذبح اسلامی بهترین راه برای بهداشتی بودن گوشت است. «3» زیرا حیوانی که ذبح می‌شود خون از بدن آن خارج شده و گوشتش ضمن بهداشتی بودن دیرتر فاسد می‌شود.
3- همان گونه که در کلام برخی مفسرین «4» و محدثین «5» ملاحظه شد تحریم حیواناتی که بدون رعایت شرایط ذبح اسلامی سر بریده شده‌اند فقط جنبه معنوی و حفظ نظام اجتماعی دارد و به لحاظ بهداشتی حرام نشده‌اند.
4- همه آنچه که درباره دفن میت مسلمان ذکر شده فقط به خاطر مسائل بهداشتی نیست بلکه رعایت احترام مسلمان نیز در این احکام نقش داشته است.
______________________________
(1). فلسفه احکام، پیشین، ص 151
(2). همان، ص 263
(3). دکتر سید مهدی صانعی، پاکیزگی و بهداشت در اسلام، ص 247
(4). ر. ک تفسیر نمونه، پیشین، ج 1، ص 439
(5). ر. ک بحار الانوار، پیشین، ج 10، ص 181
ص: 548

منابع و مآخذ:

1. قرآن کریم
2. کتاب مقدس
3. اهتمام، دکتر احمد، فلسفه احکام، چاپخانه اسلام، بی‌چا، اصفهان، 1344 ش.
4. اسماعیل پاشا، دکتر عبد العزیز، ترجمه سید غلامرضا سعیدی، کتابخانه ارشاد، دوم، بی‌جا، 1346 ش.
5. بنی هاشمی، سید محمد حسن، توضیح المسائل مراجع، دفتر انتشارات اسلامی، سوم، قم، 1378 ش.
6. پاک‌نژاد، شهید دکتر سید رضا، اولین دانشگاه آخرین پیامبر، بنیاد فرهنگی شهید پاک‌نژاد، بی‌چا، یزد، 1365 ش.
7. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، آل البیت، دوم، قم، 1414 ق.
8. حسین جرجانی، سید امیر ابو الفتح، آیات الاحکام، انتشارات نوید، اول، تهران، 1404 ق.
9. زبیدی، سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، دار الفکر، بی‌چا، بیروت، 1414 ق.
10. صانعی، سید مهدی، پاکیزگی و بهداشت در اسلام، بوستان کتاب، اول، قم، 1385 ش.
11. صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضاA ، نشر جهان، بی‌جا، 1387 ق.
ص: 549
12. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ناصر خسرو، سوم، تهران، 1372 ش.
13. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ناصر خسرو، اول، تهران، 1364 ش.
14. کاشانی، ملا فتح اللّه، تفسیر منهج الصادقین، کتابفروشی علمی، بی‌چا، تهران، 1364 ش.
15. ماردینی، عبد الرحیم، الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم، دار الحجة، اول، دمشق، 2003 م.
16. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، موسسه الوفاء، دوم، بیروت، 1403 ق.
17. مکارم شیرازی، آیت اللّه ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، بیست و چهارم، تهران، 1368 ش.
18. نصیری، سید صدر الدین، بهداشت اجتماعی در اسلام، بی‌جا، 1327 ش.
19. نوری‌زاد، صمد، آن‌سوی آیه‌ها، آیت عشق، اول، قم، 1383 ش.
20. همدانی، آقا رضا، مکتبة الصدر، بی‌چا، بی‌جا، بی‌تا.
ص: 551